بسیج

بسیج (دراندیشه تربیت کدام نسل هستیم؟)

بسیج

بسیج (دراندیشه تربیت کدام نسل هستیم؟)

بسیج

پروردگارا مرا ببخش از اینکه تظاهر به دانستن مطلبی کردم که هرگز نمی دانستم ، از اینکه زیبایی قلم خود را به رخ هر کس کشیدم از اینکه در غذا خوردن به یاد فقرا نبودم. از اینکه مرگ را فراموش کردم از اینکه در راهت سستی و تنبلی کردم ، از اینکه مالی را که به تو تعلق داشت از آن خود حساب کردم از اینکه لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم ، از اینکه خشم بر گفتارم غلبه کرد ، از اینکه فریفته مقام شدم از اینکه حرفی زدم که خود بدان عمل نکردم .

خداوندا ، از نعمتهایی که به من عطا فرمودی مخصوصاً سلامتی بدن ، کمک به هم نوع ، فکر سالم ، خدمت به کشور ، اطاعت از پدر و مادر و استاد ، توفیق عبادت ، دستگیری از ناتوانان ، و فعالیت در روزی حلال ، سپاسگزارم و هر روز هزاران بار تو را شکر می گویم.

سپاس ، سپاس ، سپاس

نویسندگان




دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 8 ثانیه




دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 26 ثانیه

آتشی نمى نمی سوزاند “ابراهیم” را
و دریایى غرق نمی کند “موسى” را


مادری، کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش


دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند


از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد، نمی توانند


او که یگانه تکیه گاه من و توست
پس ؛
به “تدبیرش” اعتماد کن ،
به “حکمتش” دل بسپار ،
به او “توکل” کن ؛
و به سمت او “قدمی بردار” ،
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...

 



روابط پسران و دختران جوان، در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است لذا بر اولیای خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولین فرهنگی و اجتماعی لازم است این مسئله را به طور علمی بررسی نمایند و از هرگونه تصمیم احساسی خودداری کنند.

فارس: روابط پسران و دختران جوان، در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است لذا بر اولیای خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولین فرهنگی و اجتماعی لازم است این مسئله را به طور علمی بررسی نمایند و از هرگونه تصمیم احساسی خودداری کرده و با شناخت کامل آسیب ها، زمینه ها و راهکارهای علمی و تخصصی با این انحراف برخورد نمایند. زیرا به حکم "ولا تقف ما لیس لک به علم" (اسراء، 36) باید از پیروی هر چیزی که بدان علم نداریم پرهیز کنیم. درهر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیر علم حرام است و زمانی اقدام و ارتکاب عملی جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید. (1) برای بررسی این معضل با سؤال هایی روبرو هستیم: 1 - چه نوع روابطی، معضل اجتماعی به شمار می رود؟ 2 - چه آسیب هایی دراین زمینه جوانان ما را تهدید می کند؟ 3 - زمینه های این روابط آسیب زا چیست؟ 4 - چه راهکارهایی برای پیشگیری و هدایت صحیح وجود دارد؟ در مقاله حاضر که از انتخاب شده به این پرسشها پاسخ داده می شود که با هم آن را می خوانیم.

روابط آسیب زا

ارتباط و برخورد پسران و دختران، امری اجتناب ناپذیر است زیرا بدیهی است که در جامعه، کوچه و خیابان، هنگام خرید و هنگام معاشرت ها و... نمی شود دیوار و حائلی بین دو جنس کشید. هنگامی که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعی و آسیب زا یاد می شود، منظور روابط پنهانی، غیرعادی و ناپخته ای است که به دور از هرگونه شناخت کافی بوده و به صورت هیجانی، تخیلات و رؤیاهای غیرواقعی صورت می گیرد. دختران و پسرانی که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست یابی از بین آنان، ساعت ها در خیابان ها و اماکن عمومی از گوشه ای به گوشه دیگر می روند و بدون اینکه به روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند، وقت و انرژی خود را تلف می کنند. گاهی اوقات افرادی مانند خود را می یابند و روابط نامتعادلی برقرار می کنند، لکن در نهایت با احساس سرخوردگی و بیهودگی و نیز احساس بیزاری از خود به خانه باز می گردند. تعالیم انسان ساز اسلام، این نوع روابط را نهی می کند نه اینکه زنان و دختران را از جامعه طرد نماید و از هرنوع حضور و فعالیت های آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگیری کند.

اسلام حفظ حریم میان زن و مرد، عفت و حیاء را مورد تاکید قرار می دهد. قرآن کریم یک نمونه از روابط سالم را بیان می کند؛ دختران حضرت شعیب برای سیراب کردن گوسفندان صبر کردند تا مردان از سیراب کردن گوسفندانشان فارغ شوند و به کناری بروند. (قصص. 23) و هنگامی که یکی از دختران شعیب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسی را به خانه دعوت کند با کمال وقار و حیاء با موسی سخن گفت (همان. 25) و حضرت موسی نیز بعداز قبول دعوت به دختر شعیب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بیا. برای اینکه ما دودمان یعقوب به زنان نگاه نمی کنیم. (2)

این الگوی شایسته به ما نشان می دهد که می شود زنان و مردان در جامعه با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال حریم یکدیگر، حیاء و عفت خود را نیز حفظ کنند.

آسیب شناسی

الف - آسیب روانی:

فقدان حریم میان زن و مرد وآزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می گردد؛ همچون آتشی که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. (3) روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی ازتصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره دلی از هوس سیر نمی شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. (4) حال اگر در سطح جامعه، جاذبه های جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد داشته باشند، جلوه گری های موجود در برخورد و حالات دختران موجب جلب توجه پسران شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل آنها را در پی دارد. البته خود دختران نیز ضربه پذیر هستند زیرا چه بسیار دخترانی که سبب شوق دست یابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی دچار می شوند. (5) از طرف دیگر اگر در کوچه و خیابان، دلبری مرسوم گردد و جلوه گری، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندی به میان آید، دخترانی که از زیبایی لازم برخوردار نیستند، در فشار و استرس قرار می گیرند و همیشه احساس کمبود و حقارت می نمایند و لطمه های جدی بر روح و روان آنان وارد می شود. آفت دیگر این است که افراد در این نوع روابط که معمولاً ناپایدار بوده و براساس سودجویی است نه تعهد، به شکست در عشق منتهی می شوند. و در نتیجه روح لطیف و با نشاط آنها گرفتار افسردگی می شود.

ویل دورانت می گوید: "زنی که عاشق شد و معشوق خود را از دست داد، ممکن است این گمشده برایش جبران ناپذیر باشد. او روح خود را به تصویر خاصی پیوسته است وهر جا برود خاطراتش او را دنبال خواهند کرد. (6)

عشق بازی های خیابانی قبل از ازدواج، آسیب دیگری نیز دارد وآن این است که دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثیر آن بر زندگی آینده دچار تشویش خاطر و نگرانی هستند و این نگرانی اثر مخربی بر بهداشت روانی انسان می گذارد.

ب - آسیب اجتماعی:

آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است(7) زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود وجامعه از تحریکات شهوانی وجلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.

ج - آسیب خانوادگی:

معاشرت های آزاد و بی حد و مرز در برخی خانواده ها، زمینه بی بند و باری پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت یک وظیفه، تکلیف و محدودیت در آورده است.

تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. (8)

اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به نهان خانه زناشویی و محیط خانواده و در کادر ازدواج، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. پس آسیب اول، بی رغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده است. آسیب دیگر همان است که ویل دورانت می گوید: "مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد." (9) پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست و در نتیجه روح بی اعتمادی و سوء ظن در جامعه ا وج می گیرد و این همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است (هجرات. 12) بنابر این روابط آزاد، زمینه ساز بسیاری از سوء ظن ها است.

نکته دیگری که در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهدید می کند این است که زن و مرد، همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارند با آنچه ندارند وآنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. (10)

زمینه ها و راهکارها

ما در این قسمت به عوامل ایجاد کننده این روابط و راههای پیشگیری آن می پردازیم و چون هر زمینه، راهکار مخصوص به خود را دارد، برای حفظ پیوستگی و انسجام مطلب در ذیل هر یک از زمینه ها، راهکار آن را نیز ذکر می کنیم.

1 - نگاه

یکی از زمینه های ایجاد روابط ناسالم نگاه مسموم است. برای انسانی که حب شهوات برای او زینت داده شده است (آل عمران. 14) یک نگاه کافی است تا او را از خود بی خود کند ومتحول سازد. نگاه، تیری است از تیرهای شیطان چه بسا نگاهی که حسرت های طولانی را در پی دارد. (11) لذا حضرت علی (ع) می فرماید: "دیده ها شکارگاههای شیطانند". (12) بعضی "نگاه ها"، ویروس "گناه" منتشر می کنند، پس فاصله چندانی بین نگاه و گناه نیست. کنار هر گناه دو فرمان است: شیطان می گوید: "چشم بدوز" خدای رحمان می گوید: "چشم و دیده فرو بند" تنها راهکار آسودگی دل و برچیدن این زمینه همان است که قرآن کریم می فرماید: مومنان نگاه خود را از نامحرم بگردانند. "قل للمومنین یغضوا من ابصارهم" (نور. 30) و در روایات نیز آمده است که کسی که چشم خود را فرو بندد دل را آسوده کند (13) از پشت به زنان نامحرم نگاه نیفکنید. (14) از رو به رو به زن نامحرم خیره نشوید. (15) و اگر به طور اتفاقی نگاه به نامحرم افتاد چشم را بگردانید. (16) و بار دیگر نگاه خود را به وی نیفکنید. (17) حفظ نگاه مخصوص مردان نیست؛ زلیخا اسیر نگاه شده بود و زنان مصر با دیدن یوسف دست خود را بریدند(یوسف. 31) لذا قرآن کریم به زنان مومن نیز دستور می دهد که چشم را از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند (نور. 31) لذا هنگامی که مردی نابینا خدمت رسول خدا (ص) آمد، آن حضرت از همسران خود خواست که جلسه را ترک کنند و پشت پرده قرار بگیرند. آنان با تعجب گفتند: "وی کور است." حضرت فرمود: "شما که کور نیستید و او را می بینید" (18) و الگوی زنان عالم حضرت زهرا(س) فرمودند: "خیر زن در آن است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند". (19)

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد(20)

2 - خودآرایی و خودنمایی

یکی دیگر از علل گرایش جوانان به جنس مخالف، خودآرایی و خودنمایی است. خودآرایی ناپسند نیست بلکه خودآرایی به قصد خودنمایی در برابر نامحرم ناپسند است زیرا زمینه فساد جوانان است. جوان در این سن، در برابر هزارها محرک که قبلا آنها را حس نمی کرد، حساس می گردد. بعضی از صداها این حساسیت را بر می انگیزد... بعضی از حرکات این حساسیت را نیرو می دهد، بعضی از مناظر در جلب آن بیش از همه مؤثر است، رنگها در فصل عشق، غوغایی برپا می کند و رنگ سرخ منادی تملک و تصرف است(21)

اگر جوان در معرض این همه محرک های قوی قرار بگیرد، دریای شهوت او طوفانی می شود و "غریزه جنسی، مخصوصا در پسران، تا سر حد وجدان نفوذ کرده و تحریکات شهوانی همچون تصادم امواج به ساحل، شروع به مبارزه می نماید."(22)

قرآن کریم برای برچیدن این زمینه فساد به زنان مؤمن دستور می دهد که در خانه های خود بنشینند و مانند زنان جاهلیت نخست، خودنمایی نکنند. (احزاب. 33) زینت و آرایش خود را جز آنچه قهرا ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند. (نور. 31) منظور از "زینت زنان" مواضع زینت است زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دست بند حرام نیست، پس مراد از اظهار زینت، اظهار محل آنهاست (23) زنان مؤمن نباید پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. (نور. 31) طبیعی است که جوان جذب می شود. جوانی از انصار رسول خدا(ص) در کوچه های مدینه زنی را دید - در آن زمان، زنان مقنعه را پشت گوش می انداختند - وقتی زن از او گذشت، او را تعقیب کرد و از پشت او را می نگریست تا داخل کوچه تنگی شد و در آنجا استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، به صورت مرد برخورد کرده آن را شکافت، همین که زن از نظرش غایب شد تازه متوجه گردید که خون به سینه و لباسش می ریزد، با خود گفت: نزد رسول خدا می روم و جریان را به او خبر می دهم. رسول خدا از او پرسید چه شده است؟ جوان جریان را عرض کرد. سپس جبرئیل نازل شد و حفظ حجاب و زینت را بر زنان مسلمان واجب نمود تا مردان مسلمان حفظ شوند. (24)

3 - طنازی در سخن

یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد. (25) قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: "نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید."(احزاب. 32) یعنی سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی که شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنی، تا شنونده علاوه بر درک مدلول کلام، دچار ریبه هم بشود(26) تاثیر کلام به قدری است که مولای متقیان از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: "می ترسم از این که صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود."(27)

4 - تأخیر در ازدواج

زن و مرد، مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد. (28) و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات اوست. (29) و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینکه "هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است"(30) و این نگرانی به آرامش تبدیل نمی شود مگر از طریق آن یگانه راهی که خداوند متعال ترسیم نموده و آسایش انسان را در آن قرار داده است. (روم. 21)

تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(ص) فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است." (31)

5 - بستر اجتماعی

یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداکردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از:

الف - اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگسازی درست صورت نگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب - دقت در انتخاب همنشین: باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند زیرا رسول خدا(ص) می فرمایند: "دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است." (32)

6 - مرحله رشد

اریکسون سن 12 - 20 سالگی را مرحله احساس هویت در مقابل سردرگمی هویت می داند و می گوید مشکل این دوره خطر آشفتگی نقش به ویژه هویت جنسی و شغلی نوجوان است. در بعضی موارد جوانانی که قادر به رو در رویی با سردرگمی نقش جنسی و شغلی خود نیستند، هویتی منفی را انتخاب می کنند و به هویت ها و نقش هایی متکی می شوند که به صورت نامطلوب ترین و خطرناک ترین اعمال به آنها عرضه شده است(33) کسی که احساس پیشرفت و رضایت مندی از هویت، شغل و خانواده خود ندارد به رفتارهای ناهنجار روی می آورد که به این رفتارها "رفتارهای جایگزین" می گویند. یکی از این رفتارهای جایگزین، برقراری ارتباطهای ناسالم است.

برای پیشگیری از بروز این مشکل، باید به نوجوان و جوان در هویت یابی کمک کرد تا بتواند برای خویشتن، تصویری رضایت بخش و امیدآفرین به دست آورد. انسان باید یک هویت منسجم داشته باشد زیرا هرکس براساس ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد(اسراء. 84)

عمل انسان مترتب بر شاکله او است به این معنا که عمل هرچه باشد مناسب با اخلاق آدمی است چنانکه در فارسی گفته اند: "از کوزه همان برون تراود که در اوست" پس شاکله یا هویت نسبت به عمل، نظیر روح جاری در بدن است. (34) بنابراین بر والدین و مسئولین تعلیم و تربیت واجب است که در راه "هویت یا بی جنسی" به جوانان کمک کنند تا تصویر روشنی از جنسیت خود و نقش های مربوط به آن، برخوردهای اجتماعی و دوستی دختران و پسران و عشق و امثال آن پیدا کنند.

7 - عدم تقید خانواده به مسائل دینی

جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می کنند.

فرهنگ خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان می آموزد. اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نکنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت لذا قرآن کریم می فرماید: "ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید."(تحریم. 6) یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. (35) و در نگهداری خانواده همین بس که به آنها امر کنید بدان چه که خدا امر کرده و نهی کنید از آنچه خدا نهی کرده است. (36)

8 - بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه

جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود آنان دست به کار می شوند و از آنجا که معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است. خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) توصیه می فرماید: "هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن"(انشراح. 7) والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است.

والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشک، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند. و در ضمن نظارت و کنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. (37) و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می کند.

 

 


دریافت

 

تکریم و بزرگداشت مردم یکی از مهم ترین آموزه های دین مبین اسلام در عرصه اجتماعی است که ثوابش برتر از 10 طواف کعبه است. در این مطلب قصد داریم به این مسئله را از زبان معصومین و قرآن کریم بپردازیم.
 
تکریم گاهی در قالب سخن زیبا و برخورد اخلاق‌مدارانه با مردم است آنجا که خداوند فرمود «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا... با مردم در نهایت حُسن سخن بگویید»، گاهی عدم گمان بد به مردم نوعی تکریم محسوب می‌شود آنجا که فرمود «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید؛ زیرا به راستی بعضی از گمان ها گناه است.»
 
 
 
و گاهی خدمت به مردم و برآورده کردن نیاز آن‌ها نوعی تکریم محسوب می‌شود آنجا که فرمود «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از قسمت‌های پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت) به دست آورده‌اید و از آنچه از زمین برای شما خارج کرده‌ایم به مردم انفاق کنید....»

در اهمیت این بخش یعنی خدمت به مردم احادیث فراوانی از سوی پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) صادر شده است. قسمتی از این احادیث اختصاص به یاری عموم مسلمانان به یکدیگر دارد و قسمتی از احادیث اختصاص به خدمت مسئولان به مردم جامعه دارد. پیامبر(ص) در یک روایت تداوم یاری خدا را در گروی یاری برادران مؤمن معرفی کردند و فرمودند: «اگر مى‌‌خواهید خدا به شما کمک کند، شما هم کمک‌حال برادر مؤمن خود باشید؛ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ» (ثواب العمال / ص 135)

همچنین امام صادق(ع)‌ در یک روایت زیبا به ارزش خدمت به مردم اشاره کرد. حضرت در این روایت خدمت به مردم را برتر از 10 طواف معرفی کرد. در این روایت می خوانیم:

اسحاق بن عمار می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: «ای اسحاق، هرکس این خانه (کعبه) را یک بار طواف کند خداوند برای او هزار حسنه می‌نویسد و هزار سیئه از او محو می‌کند و هزار درجه او را بالا می‌برد و هزار درخت برای او در بهشت می‌کارد و ثواب آزاد کردن هزار بنده برایش می‌نویسد، تا به ملتزم می‌رسد. هشت در بهشت را برای او می‌گشاید سپس به او می‌فرماید از هر کدام از آنها که خواستی وارد شو؛ یَا إِسْحَاقُ مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَیْتِ طَوَافاً وَاحِداً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ وَ غَرَسَ لَهُ أَلْفَ شَجَرَةٍ فِی الْجَنَّةِ وَ کَتَبَ لَهُ ثَوَابَ عِتْقِ أَلْفِ نَسَمَةٍ حَتَّی إِذَا صَارَ إِلَی الْمُلْتَزَمِ فَتَحَ اللَّهُ لَهُ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَیُقَالُ لَهُ ادْخُلْ مِنْ أَیِّهَا شِئْتَ»

اسحاق می‌گوید به امام(ع)‌ گفتم: فدایت شوم. همه اینها برای کسی است که طواف می‌کند؟ فرمود: بله، آیا به تو خبر ندهم از چیزی که از این هم با فضیلت‌تر است؟ عرض کردم: بله.

فرمود: هر کس حاجتی برای برادر مؤمنش برآورده کند، خداوند برای او [ثواب ] طوافی و طوافی و طوافی می‌نویسد. [حضرت همین طور شمرد] تا به 10 طواف رسید؛ مَنْ قَضَی لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ طَوَافاً وَ طَوَافاً حَتَّی بَلَغَ عَشَرَةَ؛». (وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 13، ص304)

 

 

 

شبهه ای که برای برخی هنوز لاینهل باقی مانده این است که چرا جمهوری اسلامی ایران به سوریه و لبنان کمک می کند و شهید می دهد،
البته امروز با وجود اتفاقات حاضر همانند پاریس، جواب این سوال ساده گشته و طرح این شبهه بسیار کم رنگ تر شده  ولی با این وجود درصدد برآمدیم نکاتی چند در این زمینه بیان کنیم:  
 ١- دفاع از مقدسات؛ یکی از دلایل مهم  توجه به بعد عقیدتی است. دفاع از مقدسات و حریم و حرم حضرت زینب (س) و ولایت از آرمان های نظام اسلامی و نصرت دین الهی است، لذا یکی از ابعاد این امر انجام واجب شرعی است. این امر در عراق با وجود فتوای جهاد مرجعیت عیان تر شده است.  
 ٢- رسم فتوت و جوانمردی؛ جمهوری اسلامی در زمان جنگ تحمیلی که در مقابل غالب قدرت های دنیا بدون یاوری دفاع خود را می کرد، سوریه را در کنار خود داشت و حافظ اسد که رئیس جمهور وقت سوریه بود مانع از ایجاد جنگ عرب و عجم و چند برابر شدن هزینه ها شد لذا در این موقعیت حساس که کشور و دوست همسایه، یعنی سوریه به مشکل افتاده رسم جوانمردی نیست که این کشور و مردمان حامی دیروزمان را کمک نکنیم.
 
٣- دور کردن خاکریزهای درگیری از مرزهای جغرافیایی کشور؛ استراتژی نظام اسلامی و هر کشوری بر این است که به منظور کاهش تلفات نیرویی و تجهیزاتی و حفظ امنیت مردمش با دشمنان در خارج از مرز های خود بجنگد ، در سوریه علاوه بر این بدلیل هم مرز بودن این کشور با رژیم صهیونیستی اهمیت این جنگ و استراتژی مضاعف می گردد زیرا با بردن خاکریزهای جنگ در نزدیک مرزهای دشمن اصلی ایران، زمینه برای اقدام سریع برای ایران در موقع حساس و مورد نیاز برای ضربه زدن به دشمن را فراهم می کند.  
 ٤- آرمان مبارزه با صهیونیسم؛ اگر امروز به سوریه به شکل کشور از دست رفته هم نگاه کنیم باز دشمنِ موجود در سوریه و منطقه دشمن ماست لذا باید تا می توانیم دشمن را در سرزمین غیرخودی درگیر کنیم. چرا دفاع نکنیم در حالی که می بینیم استکبار جهانی در حال مبارزه با سوریه بخاطر داشتن آرمان مبارزه با رژیم صهیونیستی است باتوجه به اینکه یکی از اصیل ترین آرمان های اصلی ما نیز همین است، باید از شکست سوریه جلوگیری کنیم چراکه هر آن چه امروز بر سر سوریه می افتد، می تواند برای ما برنامه ریزی شده باشد، در حقیقت حضور در سوریه ساختن فردای کشور ماست.  
 ٥- محور مقاومت؛ سوریه جزو محور مقاومت است، مقاومتی که دفاع از آن در این مقطع لازمه مشروعیت نظام است، سقوط سوریه یعنی سقوط لبنان ،عراق و سقوط آن ها یعنی سقوط مقاومت اسلامی و این برخلاف آرمان ها و باورهایی است که در شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم آن نقش دارند.  
 ٦- اخلاص مقاومت؛ چرا از لشکر خالصی همچون حزب الله که مظهر مقاومت اسلامی است دفاع نکنیم؟ ، لشکری که خود را خالص کرده و در هزینه حال دادن های گوناگون است، داشتن یک لشکر مخلص آرمان قوای نظامی هر کشوری است حال رواست ما از این لشکر مخلص که برای خدا و نظام خداحاضر است بزرگترین هزینه ها را بکند دفاع نکنیم ، لازم به ذکر است همان حزب الله نیز می تواند با کنار گذاشتن مبانی و اصول خود مانند دیگر گروه ها راحت زندگی کند، پس در حال حاضر جنگ، جنگ عقاید و مبانی است، اگر نخواهیم دفاع کنیم باید مبانی خود را کنار بگذاریم.
 ٧- معاهده نظامی؛ مسئله مهم دیگر این است که هر کدام از موارد بالا هم نباشد، دلیل داشتن معاهده نظامی با سوریه به تنهایی می تواند دلیل موجهی برای اعزام مستشار نظامی و کمک تجهیزاتی به این کشور باشد، در دنیای امروز مرسوم و رایج است کشوری که معاهده نظامی با کشوری دیگر دارد باید در صورت اعلام نیاز به کمک کشور هم پیمانش بیاید، ما اگر از سوریه دفاع می کنیم به خاطر آن است که می خواهیم به عهد خود پایبند و به وظیفه دیپلماسی خود عمل کرده باشیم.
 ٨- اعلام وفاداری در مقابل دوستان؛ امروز دشمنان نظام اسلامی در دنیا به بی وفایی و دوست بد بودن معروف اند و همواره محور دوستی با دیگر کشورها را در منافع خود می دانند، لذا چشم تمام حاکمان عالم به وفاداری ایران در مقابل دوستانش است و همین امر می تواند قدرت جذب ایران را چندین برابر نماید و حمایت های معنوی افکار عمومی دنیا و منطقه را بدست آورد.  
 
٩- وحدت مسلمانان؛ درشرایطی که اسلام آمریکایی برای ایجاد شکاف و دشمنی بین شیعه و سنی سعی و تلاش خود را می کند، کمک جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت شیعی به عموم مسلمانان بدون نگاه به شیعه یا سنی بودنشان مایه وحدت و سرکوب اسلام آمریکایی می باشد.  
در حالی که کشورهای اسلام ستیز، در صدد معرفی اسلام به شکل اسلام داعشی و النصره ای و…  است ما با حضور خود در جبهه ها راه اسلام واقعی یعنی اسلام ناب محمدی را از اسلام آمریکایی جدا می کنیم.
 
١٠- مبارزه با تروریست ها؛ یکی از دلایل دیگر ما برای دفاع از سوریه، مبارزه با تروریست ها است، کار جمهوری اسلامی آنقدر موثر است که حتی قدرت های جهان به شکل ظاهری ادعای همسو بودن با جمهوری اسلامی و مردم سوریه را می کنند و خود را مفتخر به آن می دانند.  
 
11- حکومت مردمی و عدم ورود استکبار به منطقه؛ کشورهای مستکبر در عالم در صدد تصمیم گیری برای کشورهای مختلف هستند تا بتوانند نفوذ و دخالت و هدایت منطقه حساس غرب آسیا را داشته باشند، در حالی که جمهوری اسلامی همواره این نوع سیاست را رد کرده و تصمیم گیری مردم آن کشور را مقدم بر هر چیزی دانسته است، لذا مبارزه جمهوری اسلامی مبارزه با این سیاست خبیث یعنی ورود مستکبرین به منطقه است.  
 
در پایان باید گفته شود این ها تنها تعدادی از دلایل می تواند باشد و آن عزیزی که در خاک سوریه و عراق و دیگر نقاط عالم با این استراتژی ها شهید می شود، در حقیقت در راه دفاع از حرم و حریم اهل بیت علیهم السلام، نظام اسلامی و خاک مقدس جمهوری اسلامی جان خود را فدا کرده است، اینجاست که می توان به شأن و منزلت "شهید مدافع حرم" پی برد. 

مادرت را ببوس ،دستش را بوسه بزن ،پایش را ببوس تا به گریه بیفتد،وقتی گریه افتاد خودت هم به گریه می افتی.انوقت کارت روی غلتک می افتدو همه درهایی که به روی خودت بسته ای را خدا باز می کند .اینکه فرمود :بهشت زیر پای مادراست یعنی تواضع کن .وقتی انسان حق پدرو مادرش را ادا کندجمال امام ها پیدا می شود.نکند حق انها را تضییع کنی که راهت بسته می شود.اگر زنده اند یا مرده،هر طور که می توانی انها را از خودت راضی کن.وقتی دل انها از شما راضی و شاد شود.از ته دل دعایتان می کنند و این در سیر شما بسیار موثر است.

به نام شیرزن دشت کربلای دمشق

 

وضو گرفته ام از خون شوم فدای دمشق

 

کبوترم که شدم سرخ در هوای دمشق

 

من از کرامت این لانه دانه می خواهم

 

برای روز مبادا اعانه می خواهم

 

اسیر ماندن در تن برای روح بس است

 

اسیر عشق نباشی بهشت هم قفس است

 

به یار می رسم و فاصله همین نفس است

 

برای پیش کش ، از هرچه بهتر است سرم

 

فدای خواهر شاهی که بی سر است سرم

 

بنفشه خانه بانوی غم سلامت باد

 

مرا چه باک دهم جان حرم سلامت باد

 

مدافعان همه سیراب باده فضل اند

 

غلام همت مردان ابوالفضل اند

 

بگو به ملحد نادان که دیده باز کند

 

حیات وانهد و مرگ را نیاز کند

 

اگر که پا زگلیمش کمی دراز کند

 

قسم به فاطمه از کشته پشته می سازیم

 

قسم به فاطمه تا فتح مکه می تازیم

 

بگو به لشکر شب ،ماه ، انجمی دارد

 

بترس این که روی لب تبسمی دارد

 

هنوز مکتب ما نسل سومی دارد

 

به موج حادثه دریای شیعه طوفانی است

 

هنوز نام علی نقش روی پیشانی است

 

پرنده میرود وشوق بال می ماند

 

فقط به فصل  زمستان خیال می ماند

 

دوبارروسیهی بر زغال می ماند

 

مرید،جان بسپارد مرام جاوید است

 

همیشه یاد شهیدو امام جاویداست.